دست نوشته های ترانه
دست نوشته های ترانه
دل نوشته ها و داستان ها
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, توسط ترانه |

امروز در گذر از خیابانی در بین همهمه ی شلوغ خیابان و عجله رفتن .. ناگاه نگاهم در چشمانی سبزخیره شد .. لحظه ای درنگ کردم .. مرد جوانی کز کرده در گوشه ی پیاده رو و از سرما خودش را در خود مچاله کرده بود .. چشمان بی رمقش افقی دور را مینگریست شاید غوطه ور در گذشته ای بود که حا ل به نابودی رسیده بود ...نمی دانم در میان این همه چرا او توجهم را جلب کرده بود شاید معصومیتی که هنوز در عمق نگاه سبزش بود .. هر چه بود دقیقه ای بعد از او گذشتم .. اما ای کاش او این گونه از خودش نمی گذشت ................



نظرات شما عزیزان:

saeid
ساعت19:09---4 تير 1391
سلام
ممنون که سر زدی
وب خوبی داری امیدوارم در ادامه موفق باشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.